دوران ملکه الیزابت..عصر طلایی..یا دوران فروپاشی و آغاز فروپاشی
الیزابت در سن 25 سالگی در 1952 فوریه XNUMX و پس از مرگ پدرش جرج ششم، زمانی که بریتانیا غبار جنگ جهانی دوم را می زدود، بر تخت سلطنت نشست. سیستم سهمیه بندی هنوز پابرجا بود و وینستون چرچیل نخست وزیر بود.
از آن زمان، روسای جمهور، پاپ ها و نخست وزیران متوالی آمدند و رفتند، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و امپراتوری بریتانیا فروپاشید و جای خود را به مشترک المنافعی متشکل از 56 کشور داد که الیزابت نقش کلیدی در ایجاد آن داشت.
پروفسور ورنون بوگدانور، کارشناس تاریخ قانون اساسی بریتانیا، میگوید: «هیچ یک از دیگر قدرتهای امپریالیستی به این امر دست نیافتهاند... در بریتانیا، تغییرات اجتماعی و اقتصادی عظیمی به شیوهای مسالمتآمیز و توافقی انجام شده است... این بسیار است. قابل توجه."
دوره دوم الیزابت؟
الیزابت اول به مدت 44 سال در قرن شانزدهم سلطنت کرد، دوره ای که دوران طلایی انگلستان در نظر گرفته می شود که در آن اقتصاد رشد کرد و کشور گسترش یافت.ویلیام شکسپیر نمایشنامه های خود را نوشت که هنوز در سراسر جهان نمایش و اجرا می شوند و از تاثیرگذارترین نمایشنامه ها در تمام جهان محسوب می شوند. زبان ها.
ملکه در سخنرانی ای که در کریسمس 1953 پخش شد گفت: "برخی از مردم ابراز امیدواری کرده اند که سلطنت من یک دوره جدید الیزابتی باشد." صادقانه بگویم، من اصلاً شبیه سلف بزرگم (الیزابت) تودور نیستم.
از آنجایی که با او مصاحبه ای صورت نگرفته است یا دیدگاه های شخصی او در مورد مسائل سیاسی فاش نشده است، تعیین ارزیابی خود از طولانی ترین سلطنت خود در تاریخ بریتانیا دشوار است. یکی از دستیاران ارشد سلطنتی به رویترز گفت که میراث او را موضوعی میداند که دیگران باید قضاوت کنند.
دیوید استارکی، مورخ مشروطه، گفت که ملکه نقش خود را تجسم یک دوره تاریخی نمی داند، بلکه صرفاً یک کارکرد است.
او در سال 2015 نوشت: «او کاری نکرد که کسی به خاطرش بماند. من فکر می کنم به دلیل سن او (چون به خاطر ساختن یا انتخاب او نیست) یا به دلیل چیز دیگری ذکر نخواهد شد.»
وی افزود: من این را برای انتقاد نمی گویم، این صرفاً تصدیق حقیقت است. بلکه کمی تملق دارد. و من فکر می کنم ملکه آن را به این سمت خواهد گرفت. زیرا او تنها با یک ایده به سلطنت رسید: تداوم حضور سلطنتی.
سایر مورخان و زندگی نامه نویسان می گویند که دیدگاه های استارکی در مورد عملکرد ملکه ناعادلانه است.
اندرو مورتون که بیوگرافی پرنسس دایانا در سال 1992 باعث ایجاد شکاف در خانواده سلطنتی شد، گفت: «در یک دنیای پر هرج و مرج، او به (ملکه الیزابت) احساس ثبات داد.
برخی می گویند که اصرار ملکه برای ایفای نقش خود به بهترین شکل ممکن و عدم تمایل او به بیان عقاید ممکن است باعث شود که هرگونه سوء استفاده ای به او اقتدار اخلاقی را فراتر از هر چیزی که از واقعیت موقعیت ملکه کشور به او دستور داده شده است، بدهد.
نوه اش گفت شاهزاده ویلیام در یک مستند در سال 2012، "آنچه ملکه توانسته است انجام دهد این است که ... سلطنت را به بهترین شکل ممکن وارد قرن بیست و یکم کند."
هر سازمانی باید به خودش خیلی نگاه کند و مالکیت ماشینی است که دائماً در حال تکامل است و من فکر میکنم واقعاً میخواهد بازتابی از جامعه باشد، میخواهد با زمان حرکت کند و برای بقای خود انجام این کار مهم است.» او اضافه کرد.
بر اساس قانون اساسی، پادشاه از اختیارات عملی کمی برخوردار است و از او انتظار می رود که جانبداری نکند.
با این حال، مورخان میگویند که الیزابت از قدرت «نرم» برخوردار بود و سلطنت را در میان شکافهای اجتماعی بزرگ به نقطه کانونی متحد ملت تبدیل کرد، که نمونه آن با پخشهای اطمینانبخش او در آغاز همهگیری کووید-19 بود.
اگرچه موقعیت او فراتر از مبارزات سیاسی است، اما او با نخست وزیر در یک ظاهر هفتگی ویژه ملاقات می کند.
او در مستندی در سال 1992 گفت: "آنها بار خود را به من می گویند یا به من می گویند که چه اتفاقی می افتد یا اگر مشکلی دارند و گاهی اوقات می توان در این راه نیز کمک کرد."
او افزود: «آنها می دانند که به اصطلاح می توان بی طرف بود. من فکر میکنم که حس کردن یک نوع اسفنج (که ضربهها را جذب میکند) خوب است.»
رهبران سابق گفتند که سالها تجربه او بسیار مفید بوده است و به آنها این امکان را می دهد که صریح و بدون ترس از عمومی کردن مکالمات خود صحبت کنند.
جان میجر، نخست وزیر بریتانیا از سال 1990 تا 1997، گفت: «شما می توانید با ملکه کاملاً صریح یا حتی بی قید و شرط باشید.
تونی بلر، که جایگزین میجر شد و به مدت یک دهه به عنوان نخست وزیر خدمت کرد، گفت: "او موقعیت ها و مشکلات را ارزیابی می کند و می تواند آنها را بدون ارائه هیچ نشانه ای از ترجیحات سیاسی یا چیزی شبیه به آن توصیف کند. دیدن آن فوق العاده است.»
برخی از مورخان می گویند که ملکه آخرین در نوع خود محسوب می شود، به عنوان پادشاهی از زمانی که بدون شک به نخبگان احترام گذاشته می شد. اما او ممکن است یکی از بزرگترین شخصیت های کشور باشد.
آنا وایتلاک، استاد تاریخ سلطنت در دانشگاه سیتی لندن می گوید: «شکی نیست که او یکی از بزرگترین پادشاهان است، نه فقط به خاطر طول عمرش، بلکه به خاطر دوره تغییرش».
او افزود: "و مانند الیزابت اول... او تأثیر گسترده ای بر بریتانیا و جایگاه بریتانیا در جهان دارد."