من و تو
هنوز همه جان ها را نگرفتی، باید آرام نفس بکشی، هنوز شوق ما به زندگی ضعیف نمرده است، نیلوفرها هنوز بمباران نشده اند، حتی اگر چند باد پژمرده شوند، آب همیشه آنها را تسکین می دهد، ضیافت ماست منتظر چیزی که از دورترین ابر در فضا ظاهر می شود..
همه ما به نام خدا شنا می کنیم و خدا را شکر می کنیم برای زیبایی یک توله سگ و برادرانش که روی یک سطل آب مسابقه می دهند، لیگ غم دوستانش را می گیرد که پاهایشان به شاخه های درختان خائن چسبیده بود، همه ما از این کار خودداری می کنیم. برای کسانی که نمی شناسیم غصه بخوریم، اما نمی فهمم غروب چگونه برای همه غمگین است، و غمگین نیستم برای رنگ هایش کم رنگ است، احساس نمی کنم احساسم و خواب آلودگی حتی مژه ها را هم می بلعد، دست نیست کمک به دوستم
من و تو بدبخت حداقل به ده دست برای در آغوش گرفتن و در آغوش گرفتن نیاز داریم که از همه چیز اشباع شده است.