به همین دلیل است که درد عاطفی قوی تر و خطرناک تر از درد فیزیکی است
درد دارای جنبه های فیزیکی و عاطفی و همچنین مولفه های حسی است که توضیح می دهد که بین درک درد فیزیکی و اجتماعی ارتباطات عصبی وجود دارد. ارتباط عصبی با درد عاطفی در مطالعات علوم اعصاب برجسته شده است، که نشان می دهد همپوشانی قابل توجهی بین پدیده های فیزیکی و احساسی وجود دارد.
به گفته بولدسکی، بولدسکیبرخی از مطالعات می گویند که پریشانی عاطفی می تواند باعث درد بیشتر از آسیب فیزیکی شود.
مطالعهای که در Psychological Science منتشر شده است، نشان میدهد افرادی که درد عاطفی را تجربه میکنند، نسبت به افرادی که درد فیزیکی را تجربه میکنند، میزان درد بیشتری دارند. درد عاطفی می تواند بارها و بارها تکرار شود، در حالی که درد فیزیکی فقط یک بار باعث آسیب می شود. از جمله اثرات منفی درد عاطفی عبارتند از:
نتایج یک مطالعه علمی نشان داد که حالات شناختی مانند حافظه و توجه می توانند درد را کاهش یا افزایش دهند. بر خلاف درد فیزیکی، درد عاطفی تعدادی محرک درد بهویژه خاطرات بر جای میگذارد که هر زمان که با شرایط مشابه یا مرتبطی مواجه میشوید، احساس درد را برمیگرداند.
2- مشکلات سلامتی
رابطه پیچیده ای بین استرس روانی و علائم درد وجود دارد، به طوری که برخی از مطالعات می گویند که تجربیات عاطفی دردناک یا منفی می تواند منجر به یک واکنش عبارتی شود که به صورت درد فیزیکی ظاهر می شود.
تمرکز بر روی یک رویداد آسیب زا در گذشته می تواند استرس را افزایش دهد و منجر به تعدادی از مشکلات سلامتی مانند تغییر شیمی مغز، فشار خون بالا، سرطان، دیابت و سیستم ایمنی ضعیف شود.
گاهی اوقات تنها یک درد عاطفی برای آسیب جدی به سلامت روان فرد کافی است. برای اینکه درد فیزیکی بر سلامت روان ما تأثیر بگذارد، باید شدید و آسیب زا باشد.
درد عاطفی طولانیمدت میتواند علائم افسردگی را در افراد ایجاد کند، که میتواند منجر به خطر بالاتر رفتارهای توهینآمیز یا انحرافی مانند سوء مصرف مواد شود.
4- شکاف های همدلی
شکاف همدلی معمولاً نشان دهنده تمایل افراد به دست کم گرفتن تأثیر سایر شرایط روانی بر رفتار خود و انتخاب هایی است که فقط احساسات یا حالات فعلی او را در نظر می گیرد.
شکاف های همدلی می تواند درد عاطفی را کاهش دهد، اما این اثر به درد فیزیکی گسترش نمی یابد. بنابراین، زمانی که درد عاطفی ظاهر می شود، درد بیشتری نسبت به درد فیزیکی ایجاد می کند.
کارشناسان توصیه می کنند که سلامت روان باید با همان سطح مراقبت و توجه به سلامت جسمی رفتار شود. وقتی فردی دچار آسیبهای عاطفی مانند طرد شدن، شکست، تنهایی یا احساس گناه میشود، اولین دغدغهاش باید درمان آنها باشد، همانطور که برای التیام زخمهای جسمی عجله میکند.