ارقام

پرنسس مارگیت، خواهر الهی ملکه الیزابت

زندگی رسوایی پرنسس مارگیت

پرنسس مارگیت، زیبارویی که بین طرفداری و بی پروایی جان خود را از دست داد. او نه می دانست چگونه عشق را مانند خدایان زندگی کند و نه می دانست چگونه با رواقی بودن شاهزاده خانم ها رفتار کند. او طعم شیرینی هر دو را نچشید. عادت داشتن.
پرنسس مارگیت

و او بانوی "اخلاق نافذ" در هر رفتار و عملکردی است، زیرا با خواهرش ملکه تنها چهار سال اختلاف سنی وجود دارد و آنها تنها دو دختر پادشاه جورج ششم، سازنده پیروزی هستند. در جنگ جهانی دوم، و از آنجایی که او در تصمیم گیری از خواهر بزرگتر جسورتر است و پادشاه به او تعلق نداشت، از رحم غیب بیرون آمد و علیه همه چیز قیام کرد.
او چهار سال از ملکه کوچکتر است و توانایی بیشتری در بیان قضاوت، پادشاهی و جسارت دارد. اینها نشانه های متمایز توانا در مقابل ناتوان است و آن اینکه چون ملکه اعلام نکرد راه عشق و شب و عاشق و شب زنده داری را برگزید و به خواهر بزرگتر این مسئولیت را واگذار کرد که «ملکه باشد». تاجی که دیگر اعتبار بدنی را ندارد که مدت‌ها پیش وظایف خود را تمام کرده است.»
پس از صدها سال یا کمتر، تاریخ بریتانیا آرشیوهای خود را مرور می کند و می پرسد: چرا الیزابت خجالتی و خجالتی تاج و تخت را اشغال کرد و نه مارگارت؟
ملکه الیزابت از بدو تولد بسیار محافظه کار است و مارگارت از بدو تولد سرکش است و دو شاهزاده خانم با هم اختلاف دارند.
تمام صحبت‌ها در ربع قرن گذشته بر ولیعهد چارلز و همسر فقیدش دایانا اسپنسر متمرکز بود، سپس آنچه که با پسر دوم ملکه، شاهزاده اندرو، با دوشس یورک، همسر سابقش، سارا فرگوسن، و در نهایت با پرنس اتفاق افتاد. ادوارد و همسرش، یک افسر روابط عمومی.
عروسی پرنسس مارگیت
این سریال عجیب در برخورد خانواده های سلطنتی اروپا توسط شاهزاده خانم مارگارت فقید چه در شب و چه در روز به صورت امتناع بیان می شد تا اینکه در سحرگاه امروز آخرین نفس خود را دمید.

مارگارت رز کودکی تندخو و بی ثبات بود. و پدرش او را بسیار نوازش می کرد. او شیطون بزرگ شد و هر کاری را که دوست داشت از جمله موسیقی، رقص و تئاتر انجام می داد، بدون اینکه به نجابت و پروتکل اهمیت بدهد.
او اغلب در جوانی کانون توجه و محل گفتگو بود.
وقتی بزرگ شد زیبایی او بیشتر شد و لباس های شیکی انتخاب می کرد که آبی چشم و پوست مخملی اش را برجسته می کرد. او چندین عکس از خود منتشر کرد که یکی از آنها با لباس شنا و سیگار در دست در حالی که در حال رقصیدن در حال مستی در یک شب بود ظاهر می شود.

از آنجایی که او چهار سال از ملکه کنونی جوانتر است و هیچ حضور سیاسی یا علنی در سمت بریتانیا در امور مربوط به تاج و تخت ندارد، خود را به دنیای دیگری برد که در آن عشق، رسوایی و لذت است.

و هنگامی که در دهه شصت قرن گذشته عاشق خلبانی شد که از خانواده سلطنتی ویندزور نبود، به پیروزی بزرگی دست یافت و سعی کرد با او ازدواج کند، اما سنت ها، سپس رسانه ها و در نهایت " کلیسا» مخالف این وضعیت شاهزاده بود.
شاهزاده خانم از خلبانی که از بطن غیب بیرون می آمد عقب نشینی کرد، آنقدر که یک چالش واقعی بود، عشق واقعی نبود، خلبان انگلیسی نبود، بلکه اهل اسپانیا بود.
پس از چند سال لاغر، او با قلب شاهزاده خانم، عکاسی از مردم عادی روبرو شد، عشق و عشقی که دو سال طول کشید. در اوایل دهه هفتاد، شاهزاده خانم با عکاس ازدواج کرد و نام او لرد اسنودون شد. ، پدر دختر و پسر فعلی اش که دیروز هنگام فوت او کنار بالین او بودند.
چند سال بعد، و در یک سفر تفریحی توریستی به جامائیکا، جایی که امپراتوری بریتانیا هنوز در آن حکومت می کند، قلب شاهزاده خانم عشق دیگری از مرد جوانی پیدا کرد که بیست سال عاشق او بود. از جهان.
این وضعیت سرکش یک شاهزاده خانم متاهل، و این دولت غیرقانونی، که تمام هنجارها و سنت های ثابت را زیر پا می گذارد، از شوهر عکاس، لرد اسنودن، ترغیب کرد تا در سال 1977 از طریق بی بی سی، طلاق را اعلام کند و او از قانونمند متنفر بود. "تلخی فراموش نشدنی از مارگارت" و او برای او در زندگی شورشی که می خواهید آرزوی موفقیت کرد.
از آن زمان، شاهزاده خانم زندگی خصوصی خود را در قوطی های گلدان های شبانه و همچنین در حومه روز می گذراند و در برابر تمام دستورات خواهر بزرگتر، ملکه کشور، که از طرف او بود، طغیان کرده است. خورشید چندی پیش غروب کرد
مارگارت فقید ظاهراً برای شورش اجتماعی در قلعه‌های ویندزور راهی مدرسه شد و سال‌ها بعد شاهزاده آن، بزرگترین و تنها دختر ملکه، علیه همسرش، کاپیتان استرالیایی مارک فیلیپس شورش کرد و از او طلاق گرفت و با معشوقش در سلطنتی ازدواج کرد. نگهبان.
پس از آن، شاهزاده مارگارت فقید ظاهراً در هنگام مرگ عصیان کرد که در زندگی شورش کرد. آیا تصادفی است که او روح خود را از مکان و زمان در همان روزی که خواهر بزرگترش ملکه جشن های خود را برای جشن طلایی تاج و تخت آغاز می کند، پرتاب می کند. ، عصا و قدرت؟ این یک سوال گیج کننده باقی می ماند؟ این تصادف بزرگ عجیب در بطن غیب چیست؟
درست است که شاهزاده خانم فقید همانطور که گفته می شود در شب های سرخ و مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی و اعتیاد و دخانیات و معشوق های بسیار خود به کشتن خود کمک کرده است، اما سوالات زیادی بر فرش احمدی در قالیچه احمدی کشیده می شود. دادگاه کاخ باکینگهام در زمان مرگ.
مرگ پرنسس مارگارت دو روز پس از تاریخ مرگ پدرش پنجاه سال پیش و یک روز قبل از به قدرت رسیدن خواهر و چهار روز پس از جشن مادرش رخ می دهد. ملکه الیزابت تولد مادر در صد دوم.

 مردان برای شاهزاده مارگارت فقید بریتانیا آمیزه‌ای از شادی، درد و رسوایی را در زندگی‌ای که بین جستجوی عشق و تعهد به وظیفه در هم پیچیده بود، به ارمغان آوردند.

کینگ دورج، پرنسس الیزابت و پرنسس مارگیت

از جمله خلبان پیتر تاونسند، که او نتوانست با او ازدواج کند، زیرا او طلاق گرفته بود، عکاس آنتونی آرمسترانگ-جونز، که با او ازدواج کرد و ازدواجش به طلاق انجامید، و باغبان رودی والن، که هم سن پسرش بود.

تا زمان تاجگذاری خواهرش ملکه الیزابت در سال 1953، هیچکس از احساسات مارگارت نسبت به تاونسند، کاپیتان ظریف نیروی هوایی، خبر نداشت. میلیون ها نفر شاهد بودند که شاهزاده خانم جوان لکه ای را از روی کت تاونسند پاک می کرد که کاملاً علاقه خاص او را به او نشان می داد. اما تاونسند که برای دربار سلطنتی کار می کرد، مطلقه بود و بنابراین برای ازدواج با خواهر ملکه مناسب نبود. کاخ او را به بروکسل منتقل کرد. در سال 1955 مارگارت مجبور شد این اعلامیه غم انگیز را خطاب به ملت بفرستد: "می خواهم اعلام کنم که تصمیم گرفته ام با کاپیتان پیتر تاونسند ازدواج نکنم، زیرا با آگاهی از این واقعیت که ازدواج مسیحی مجاز نیست و با آگاهی از وظایف خود در قبال کشورهای مشترک المنافع، تصمیم گرفته ام که ازدواج نکنم. من تصمیم قاطعانه ای گرفته ام که این ملاحظات را بالاتر از همه چیزهای دیگر قرار دهم."

مارگارت علیرغم غم و اندوه عمیق خود آگاه بود که تکمیل این ازدواج از نظر موقعیتش در خانواده سلطنتی و همچنین درآمدش برایش گران تمام می شود. سر ادوارد فورد که منشی خصوصی پدر مارگارت، پادشاه جورج ششم بود، در مصاحبه‌ای گفت: «من گمان می‌کردم که تاونسند شاهزاده مارگارت را آنقدر که او را دوست دارد دوست ندارد.» تاونسند در سال 1995 در سن 80 سالگی درگذشت.

سپس عکاس آرمسترانگ-جونز آمد که در سال 1960 با مارگارت ازدواج کرد و لقب ارل اسنودون را به او دادند. او یک بار با تحقیر حرفه سابق خود به عنوان عکاس گفت: "شما فقط زمانی عکاس می شوید که بتوانید عکاس شوید. نقاش بدی هستند." مارگارت دو فرزند از او داشت، اما آرمسترانگ-جونز برای انتقال از زندگی غیر عادی سابق خود به محدودیت های زندگی عمومی دشوار بود. هجده سال پس از مراسم عروسی خیره کننده آنها در کلیسای وست مینستر، طلاق در میان علاقه زیاد رسانه ها اتفاق افتاد.

این شاهزاده خانم خسته هیچ ربطی به تصویر شاهزاده خانم پر زرق و برق دهه پنجاه و شصت نداشت، شاهزاده خانمی که دیلی میل آن را «پر از هیجان و اشتیاق برای شادی و شادی» توصیف کرد.
زندگی او از زمان تولدش در 21 آگوست 1930 در قلعه گلمیس اسکاتلند پر از فراز و نشیب بوده است. مارگارت شش ساله بود که پدر و مادرش، پادشاه جورج ششم و ملکه الیزابت به کاخ باکینگهام نقل مکان کردند. به زودی او از خواهر آینده اش الیزابت که چهار سال از او بزرگتر است و یک روز از او دعوت شد تا بر تخت سلطنت بنشیند، جدا شد.

زمانی که مارگارت در سال 1973 با لولین ملاقات کرد، عملاً از همسرش جدا شد. سال بعد، لوالن را که 18 سال از او کوچکتر بود به خانه اش در جزیره ای در دریای کارائیب دعوت کرد. والن که زمانی در جوامع هیپی در جنوب انگلستان زندگی می کرد، شاهزاده خانم را در سال 1981 ترک کرد. این پس از تصمیم او برای ازدواج با زن دیگری رخ داد، اما او دوستی خود را با مارگارت حفظ کرد. لوآلین به مارگارت وفادار ماند و همیشه از صحبت علنی در مورد رابطه آنها خودداری کرد.

ملکه الیزابت به زودی از مسئولیت سلطنتی خود در قبال وارث خود چشم پوشی خواهد کرد

شاهزاده مارگارت بر اثر سکته مغزی درگذشت، که چهارمین علامت از سال 1998 بود. او در سه سال گذشته از مشکلات سلامتی جدی رنج می برد.
وضعیت پرنسس مارگارت پس از دو سکته آخر در ژانویه و مارس 2001 بدتر شد و بیشتر بینایی خود را از دست داد و به ندرت کاخ کنزینگتون را ترک کرد.
در 4 آگوست، او اصرار کرد که در کنار مادرش، ملکه مادر، برای جشن تولد XNUMX سالگی خود حضور داشته باشد. اگرچه ملکه مادر در این مناسبت ایستاده ظاهر شد، اما وضعیت سلامتی او نگرانی های زیادی را ایجاد می کند، به خصوص که او دو ماه است که در انظار عمومی ظاهر نشده است.
مارگارت اولین حضور خود را در ژانویه در صدمین سالگرد تولد دوشس گلاستر انجام داد. ظاهر او روی ویلچر، پاهایش با پتو پوشانده شده بود، چشمانش پشت عینک سیاه پنهان شده بود و موهایش فر شده بود، تأثیر زیادی بر قلب انگلیسی ها داشت.

از عروسی پرنسس مارگیت

پرنسس مارگیت

در سال 1960، پرنسس مارگیت با آنتونی آرمسترانگ-جونز، کنت اسنودان ازدواج کرد و از او صاحب دو پسر به نام‌های دیوید (1961) و سارا (1964) شد.
روزنامه ها از نزدیک اخبار سفرهای کنت به خارج از کشور را دنبال می کردند، در حالی که همسرش مارگارت در جزایر کارائیب با اعضای انجمن مخملی در حال خوش و بش و خوشگذرانی بود. در سال 1976، یک روزنامه تصویری از مارگارت با مردی را منتشر کرد که باعث رسوایی جدیدی شد. این زوج پس از دو سال طلاق گرفتند.


مارگارت به شدت سیگاری بود و مانند مادرش، ملکه مادر، به نوشیدن الکل تمایل داشت. او در سال 1985 تحت عمل جراحی برداشتن بخشی از یکی از ریه هایش قرار گرفت، سپس در سال 1998 برای اولین بار دچار سکته مغزی شد. یک سال بعد، او در حمام خود دچار سوختگی شدید در پاهایش شد.

در ژانویه، پرنسس مارگارت پس از تحمل یک تشنج جدید، که بعداً در ماه مارس عود کرد، به بیمارستان شاه ادوارد هفتم منتقل شد. از آن تاریخ، حرکات او بسیار محدود بوده است.
مارگارت غایب بود و به قول یکی از نزدیکان خانواده سلطنتی، تصویری از شاهزاده خانم "پر از سرزندگی و شور و نشاط" را به جای گذاشت، اما در ده سال گذشته "به نوعی ساحل امن" پیدا کرده است.

مقالات ذات صل

پیام بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای اجباری با نشان داده می شوند *

برو به دکمه بالا
اکنون به صورت رایگان با Ana Salwa مشترک شوید شما ابتدا اخبار ما را دریافت خواهید کرد و ما در مورد هر خبر جدید برای شما اعلان ارسال خواهیم کرد لا نعم
انتشار رسانه اجتماعی رسانه ای طراحی شده توسط: XYZScripts.com